2 مين بيشتر وقتتو نميگيره پس بخون بعد از مرگم بعد از مرگم مرا در دورترین غروب خاطراتت هم نخواهی دید... منی را که هر نفس با یادت اندیشیدم و هر لحظه بی آنکه تو بدانی برایت آرزوی بهترین ها را کردم... بعد از مرگم نامم را در ذهنت تداعی نخواهی کرد.. .نامی که برایت بیگانه بود اما در کنارت بود... .بی آنکه خود خواهان آن باشی... بعد از مرگم چشمانم را روی کاغذ نخواهی کشید... چشمانی که همواره به خاطر غم ها و شادی هایت بارانی بود و می درخشید هنگام دیدن چشمانت.... بعد از مرگم گرمای دستانم را حس نخواهی کرد.. .دستانی که روز وشب رو به آسمان برای لبخندت دعا می کردند... بعد از مرگم صدایم را نخواهی شنید.... صدایی که گرچه از غم پر بود اما شنیده می شد تا بگوید :"دوستت دارم" بعد از مرگم خوابم را نخواهی دید.... خوابی که شاید دیدنش برای من آرزویم بود و امید چشم بر هم گذاشتنم.... بعد از مرگم رد پایم را پیدا نخواهی کرد... رد پایی که همواره سکوت شب را می شکست تا مطمئن شود تو در آرامش خواهی بود.... بعد از مرگم باغچه ی گل های رزم را نخواهی دید... .باغچه ی گل رزی که هر روز مزین کننده ی گلدان اتاقت بود... بعد از مرگم نامه های ناتمامم را نخواهی خواند... .نامه هایی که سراسر شوق از تو نوشتن بود... بعد از مرگم تو حتی قبرم را نخواهی شناخت... .تویی که حتی روی قبرم از تو نوشتم... .نوشتم:"دوستت دارم" و نوشتم:"تو نیز دوستم بدار" بعد از مرگم تو در بی خبری خواهی بود.... روزی به خاک بر می گردم سال هاست مرده ام و فراموش شده ام... روزی که ره گذری غریبه گردنبندی روی زمین پیدا خواهد کرد که نام تو روی آن حک شده است... ناگزیر گردنبند را خاک خواهد کرد... قبر را روی آن قرار خواهد داد... روی تپه ای که دور از شهر است و تو حتی در خیالت هم آن تپه را تصور نخواهی کرد... آن روز هوا بارانی ست و من می ترسم که مبادا تو در جایی باشی که خیس شوی و چتری در دستانت نباشد... .من که به باران و خیس شدن از آن عادت کرده ام... . به راستی بعد از مرگم فراموش خواهم شد... بعد از مرگم چه کسی فانوس به دست بر سر قبرم برایم فاتحه می خواند؟ بعد از مرگم چه کسی با اشک چشمانش غبار بر قبرم را می شوید؟ بعد از مرگم چه کسی گیتار به دست آوازه رفتنم را می خواند؟ بعد از مرگم چه کسی برای نبودنم بی تاب و نا آرام میشود؟ بعد از مرگم چه کسی به یاده سوختن دلم لحظه ای یاد می کند مرا؟ بعد از مرگم چه کسی … ؟!
چطوری حسین ؟ میدونم نیستی بلاخره یه روز میای ، یه سر گذری بزنی ... ، بهت بگم من که میس یو :-" ... موفق باشی
سلام دادا دوست دارم هرجا باشی فدات
سلام عزیزم! کی لباس قرمز رو در آوردی؟
http://erepublik.ir/forum/showthread...0015#post80015 dadashi kheili mohem bad in " fariborz06 " ro nemikhaid un ban konid dg los shod ehsan
سلام توی مجارستان همچین سایتی هست http://erep.becko.hu/kinizsi/?p=hirek که اگه شهروند مجارستانی بشی میتونی با یوزر و پسورد بازی وارد بشی و آخرین اخبار حرب و ... رو بگیری خیلی باحال بود توش برنامه جنگیمیریختن و اونجا بود که جلسه میگذاشتن یجورایی مثل سایت ارتشه ولی چون آدرس ایرپابلیکه میگم شاید ایران هم داشته باشه میشه ببینید که همیچین چیزی هم ایران داره یا نه؟
سلام داداش خوبی؟ کجایی عزیز دل؟ دیگه یادی از ما نمیکنی؟ اما من که فراموشت نمیکنم حسین جان
ُلام خسته نباشید ببخشید تازه واردم نمیدونستم کجا سوالمو بپرسم مجبور شدم پیام بدم من سه تا ای دی دارم یکیش که تو ترکیس و دو تا تو ایران اولیو که پسشو گم کرده بودم برا همین همین امروز یکی رو ساختم حالا پسرو پیدا کردم چجوری میتونم ای دیه رو خذف کنم ؟ در ضمن خواستم که اطلاع بدم دو تا ای دی دارم تا بعدا" به خاطر این قطع دسترسیم نکنین الانم راهنمایی میخوام که چجوری یکیشونو حذف کنم ممنون
سلام اقا نمی دونم در جریان دانشکده اقتصاد هستی یا نه ولی بسته ای دولت داشته که تو مجلس هم تصویب شده و اولین بخشش هم دانشکده اقتصاد بوده ما قرار شده که از فروم همین جا برای دانشکده استفاده کنیم من با enevata صحبت کردم قبلش هم با xerxes99 که رئیس مجلس هم باشه صحبت کردم enevata به من گفت که با مدیرا صحبت میکنه ولی من هنوز هیچ جوابی نگرفتم به خاطر کم بودن زمان و اینکه کلاس ها به زودی شروع میشه میخواستم بدونم شما با این که یه بخش برای دانشکده قرار بگیره موافقید یا نه و اگه موافقید لطفا با enevata در میون بزارید تا زودتر کار ها رو انجام بدیم
dadashi in barchasbaye mano bargardonid (
ارسال پيغام از طريق مسنجر براي motahar ...
عضو سایت
تازیانه خداوند
ادیب سایت
خدابیامرز، مدیر کل سابق انجمن!!!!
کاربر سایت
President Ahmadi Nejad
عوامل پشت صحنه
سرقفلیرئیس مجلس