آخرین پیام بازدیدکنندت هم ماله منه :دی
باور کن اصلا دسترسیم از دوره قبل ازم گرفته نشد
سرور 1 چیزی راجع به اتحاد هیروز شنیدی؟؟؟ یکی از همر هاش بودم :-p البته اونجا اسمم مجستی بود! رنکم 700 سرور 2 رنک 300 داشتم وقتی اکانتم رو گذاشتم واسه حذف ! من تو سرور 2 از طریق فروم یکی از اتحاد ها به ایریپابلیک تبعید شدم ! دسترسی رو زودتر از اون چیزی که فکر کنی گرفتم ! :-P
اه؟ یوزرت چی بود ؟؟؟ من خیلی فعال بودم توی همون بازه زمانی !!! با همین سر_الون توی اون فروم هم هستم! جرات دارن ندن؟
توی یکی از پست هات همینجا دیدم گفتی مدیریت خفنی کردی توی فروم تراوین ! ببینم نامه کاربری من به گوشت نخورده اونجا؟؟؟ البته زمان ما فکر نکنم مدیر بوده باشی
توی فروم تراوین مدیر بودی؟؟؟؟ اسمت چی بود؟؟؟؟ از کی مدیر بودی ما ندیدیمت؟
نه همينطوري نوشتم
2 مين بيشتر وقتتو نميگيره پس بخون بعد از مرگم بعد از مرگم مرا در دورترین غروب خاطراتت هم نخواهی دید... منی را که هر نفس با یادت اندیشیدم و هر لحظه بی آنکه تو بدانی برایت آرزوی بهترین ها را کردم... بعد از مرگم نامم را در ذهنت تداعی نخواهی کرد.. .نامی که برایت بیگانه بود اما در کنارت بود... .بی آنکه خود خواهان آن باشی... بعد از مرگم چشمانم را روی کاغذ نخواهی کشید... چشمانی که همواره به خاطر غم ها و شادی هایت بارانی بود و می درخشید هنگام دیدن چشمانت.... بعد از مرگم گرمای دستانم را حس نخواهی کرد.. .دستانی که روز وشب رو به آسمان برای لبخندت دعا می کردند... بعد از مرگم صدایم را نخواهی شنید.... صدایی که گرچه از غم پر بود اما شنیده می شد تا بگوید :"دوستت دارم" بعد از مرگم خوابم را نخواهی دید.... خوابی که شاید دیدنش برای من آرزویم بود و امید چشم بر هم گذاشتنم.... بعد از مرگم رد پایم را پیدا نخواهی کرد... رد پایی که همواره سکوت شب را می شکست تا مطمئن شود تو در آرامش خواهی بود.... بعد از مرگم باغچه ی گل های رزم را نخواهی دید... .باغچه ی گل رزی که هر روز مزین کننده ی گلدان اتاقت بود... بعد از مرگم نامه های ناتمامم را نخواهی خواند... .نامه هایی که سراسر شوق از تو نوشتن بود... بعد از مرگم تو حتی قبرم را نخواهی شناخت... .تویی که حتی روی قبرم از تو نوشتم... .نوشتم:"دوستت دارم" و نوشتم:"تو نیز دوستم بدار" بعد از مرگم تو در بی خبری خواهی بود.... روزی به خاک بر می گردم سال هاست مرده ام و فراموش شده ام... روزی که ره گذری غریبه گردنبندی روی زمین پیدا خواهد کرد که نام تو روی آن حک شده است... ناگزیر گردنبند را خاک خواهد کرد... قبر را روی آن قرار خواهد داد... روی تپه ای که دور از شهر است و تو حتی در خیالت هم آن تپه را تصور نخواهی کرد... آن روز هوا بارانی ست و من می ترسم که مبادا تو در جایی باشی که خیس شوی و چتری در دستانت نباشد... .من که به باران و خیس شدن از آن عادت کرده ام... . به راستی بعد از مرگم فراموش خواهم شد... بعد از مرگم چه کسی فانوس به دست بر سر قبرم برایم فاتحه می خواند؟ بعد از مرگم چه کسی با اشک چشمانش غبار بر قبرم را می شوید؟ بعد از مرگم چه کسی گیتار به دست آوازه رفتنم را می خواند؟ بعد از مرگم چه کسی برای نبودنم بی تاب و نا آرام میشود؟ بعد از مرگم چه کسی به یاده سوختن دلم لحظه ای یاد می کند مرا؟ بعد از مرگم چه کسی … ؟!
تی پی جی با لایا حرف زدم ، علی رو هم پیدا کنم در اسرع وقت بهش خواهم گفت .
manam daghighan bara hamoon name goftam ! manke chizi nagoftam toosh ! faghat pishnehad dadam agar bara hero darin fight mizanin , dige nazanin ! didin ke atilaa cheghad takhrib zad ! bekhoda hich ghasdi nadashtam !
Last Survivor
عضو سایت
روح مهربان